Mijn Profiel

6ima

Laatste login: 13 years ago
Skinner sinds: 13 years ago
Land: TeHRaN
Geslacht: Vrouwelijk
Leeftijd: 32

Anonymous Identity

Meer Over Mij

Relatie: Geheim
Mobiele Model: N86
Mobiele Operator: Irancell
Ik Haat: Sex
Favoriete Muziek: Rap
Favoriete Films: Film ejgholane
To find someone similar? Click the tags above!

My Photos

You need to sign in first before view photo of your friend!

Mijn leden

Be the first one to subscribe to me!

Ik heb me aangemeld bij

I have no subscribtion!

Recent VisitorsMore >>

  • < 11
    years
  • < 12
    years
  • < 12
    years
  • < 12
    years
  • < 12
    years
  • < 12
    years
  • < 12
    years

Wie heeft mijn skin gebruiktMore >>

No record yet
Dalam. Man omadaaam

OwnSkin In-A-Box


Over Mij

6ima. 19sale az iran.

Mijn gastenboek (17) Gastenboek tekenen

Ariya2085
12 years ago
دوست داشتن دل میخواد نه دلیل از ته قلبم دوستت دارم بی دلیل
arya2085
13 years ago
ﭘﯿﺮ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﻣﺎ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ،ﯾﺎﺭﺍ "ﮔﺮﺗﻮ ﺷﮑﯿﺐ ﺩﺍﺭﯼ،ﻃﺎﻗﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﺎﺭﺍ"ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻮﻥ ﻣﻦﻫﺰﺍﺭﻣﻮﻧﺲ"ﻣﻦ ﺟﺰﺗﻮ ﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻭﺁﺷﮑﺎﺭﺍ"ﺭﻭﺯﯼ ﺣﮑﺎﯾﺖ،ﻧﺎﮔﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻦﺁﯾﺪ"ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﺑﯽﺩﻭﺍﺭﺍ؟"ﺗﺎﮐﯽ ﺧﻠﯽ ﺩﺭﯾﻦ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺧﺎﺭﻫﺠﺮﺍﻥ؟"ﻣﺮﺩﻡ ﺯ ﺟﻮﺭﺕ،ﺁﺧﺮﻣﺮﺩﻡ،ﻧﻪﺳﻨﮓ ﺧﺎﺭﺍ"ﺁﺧﺮﻣﺮﺍﺑﯿﻨﯽ ﺩﺭﭘﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶﻣﺮﺩﻩ"ﮐﺎﻭﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦﺑﻼﺭﺍ"ﺑﺎﺩﺻﺒﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﺭﺍﻩ،ﻭﺭﻧﻪ"ﺑﺎﻧﺎﻟﻬﺎﯼ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ﺻﺒﺎﺭﺍ"ﭼﻮﻥﺍﻭﺣﺪﯼ ﺑﻨﺎﻟﺪ،ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ: ﺻﺒﺮ ﻣﯽ ﮐﻦﻣﺸﺘﺎﻗﯽ ﻭ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺍﺯﺣﺪﮔﺬﺷﺖ ﯾﺎﺭﺍ)ﺍﻭﺣﺪﯼ ﻣﺮﺍﻏﻪ ﺍﯼ )
arya2085
13 years ago



دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را

.

.

.

به ميهماني گلهاي باغ مي آورد



و گيسوان بلندش را به بادها مي داد



و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد



دلم براي کسي تنگ است



که چشمهاي قشنگش را



به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت



و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند



دلم براي کسي تنگ است



که همچو کودک معصومي



دلش براي دلم مي سوخت



و مهرباني را نثار من مي کرد



دلم براي کسي تنگ است



که تا شمال ترين شمال با من رفت



و در جنوب ترين جنوب با من بود



کسي که بي من ماند



کسي که با من نيست



کسي که . . .



- دگر کافي ست.






حميد مصدق




arya2085
13 years ago
از زندگانيم گله دارد جوانيم
شرمنده ى جوانى از اين زندگانيم

دارم هواى صحبت ياران رفته را
يارى كن اى اجل كه به ياران رسانيم

پرواى پنج روز جهان كى كنم كه عشق
داده نويد زندگى جاودانيم

چون يوسفم به چاه بيابان غم اسير
وز دور مژده ى جرس كاروانيم

گوش زمين به ناله ى من نيست آشنا
من طاير شكسته پر آسمانيم

گيرم كه آب و دانه دريغم نداشتند
چون ميكنند با غم بى همزبانيم
اى لاله ى بهار جوانى كه شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانيم

گفتى كه آتشم بنشاني، ولى چه سود
برخاستى كه بر سر آتش نشانيم

شمعم گريست زار به بالين كه شهريار
من نيز چون تو همدم سوز نهانيم

*شاعر:محمد حسین بهجت تبریزی(شهریار)
Neem contact op met ons. | Blog | Translation | Gebruikersvoorwaarden | Privacybeleid

沪ICP备06061508号
Copyright © 2006 OwnSkin.com    
-
Laad inhoud
Er is een probleem met het laden van de inhoud.